سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
این «نقطه تاریک» موجب ناکارآمدی بیشتر نجفی شد...
شهردارنجفی پس از حدود ۷ ماه حضور در کسوت شهرداری تهران، استعفای خود را روی میز اصلاحطلبان گذاشت و رفت.
استعفایی که اگرچه به دلیل کمتوانی و ناکارآمدی نجفی بود اما اصلاحطلبان و شخص نجفی از نظر خود ۳ دلیل عمده را برای این استعفا نام میبرند که عبارتند از: «بیماری»، «فشارهای از بیرون» و «مبارزه با غول فساد در شهرداری»!
با این وجود اما چندیست که اخبار و تحلیلهایی مبنی بر وجود یک نقطه تاریک در اطراف نجفی منتشر میشود که گویای آنست که همین نقطه تاریک ضربه نهایی را به نجفی زده و او را با اجبار بیشتری برای استعفا از بلدیه تهران بزرگ مواجه کرده است. [۱]
*ما اصراری برای بیان این نقطه تاریک نه درباره آقای نجفی و نه درباره هیچکس دیگری را نداریم، اما نکته اینجاست که اثرگذاری این نقطه تاریک در استعفای نجفی یک اثرگذاری ویژه بوده است.
از طرفی پرداختن به این نقطه تاریک از آنرو اهمیت بیشتری مییابد که اصلاحطلبان به دنبال سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی نجفی و ایجاد هزینه برای نظام اسلامی بوسیله تخریب مدیریت جهادی هستند.
تخریبی که با عملگری نجفی و یارانش قصد داشت ثمره ۱۲ سال تلاش جهادی برای پیشرفت تهران بزرگ را خدشهدار و در ذهن مردم طوری القا کند که هماکنون در حال زندگی در یک خرابه هستند!
القاگری خطرناکی که تبعات ضد امنیتی آن برای بسیاری آشکار است. خاصّه اینکه ستاد اصلاحات نیز طی ماههای اخیر تأکید فراوانی بر ترور نمادهای کارآمدی نظام اسلامی، تزریق یأس و ناامیدی به مردم و القای فضای ناکارآمدی در کشور دارد.
این دو استدلال ما را بر آن داشت که بیشتر درباره حواشی استعفای نجفی به کنکاش بپردازیم و در کنار علتالعلل استعفای او که ناکارآمدی و کمتوانی بود، به سایر عوامل نیز اشاره کنیم.
اخبار موجود حکایت از آن دارد که آقای نجفی دچار یک نقطه ضعف شخصی بوده است و این نقطه ضعف بر عملکرد او اثر گذاشته. به گونهای که صحبت محافل اصلاحطلب درباره این نقطه ضعف به بیرون نیز درز کرده است. [۲]
در واقع اگرچه علت اصلی استعفای نجفی کمتوانی و بیصلاحیتی او برای اداره تهران بزرگ بوده است اما چیزی که نجفی را واداری به نوشتن نامه استعفا کرد، همین نقطه تاریک بود.
فیالجمله اینکه افکار عمومی باید بدانند، اگرچه نجفی صلاحیتی برای اداره تهران بزرگ نداشت اما رفتن او از شهرداری تهران هرگز به مفاهیم عجیب و غریبی مثل فشار از بیرون و مبارزه با چیزی به نام غول فساد مربوط نبوده است.
آگاهان امر تأکید دارند که آقای نجفی در همین مدت کوتاه حضور در بدلیه تهران نیز بخش اعظمی از وقت خود را به پروندهسازی برای محمدباقر قالیباف، تهیه گزارش موسوم به «گزارش ۱۰۰ روزه» علیه او و حساسکردن قوه قضائیه درباره برخی مقولات واهی اختصاص داده است.
این در حالی بود که مردم تهران و نظام اسلامی از شهردار پایتخت ایران انتظار خدمت و توجه به بایستههای مدیریتی نظام اسلامی را داشتند و دارند.
***
اطلاع دیرهنگام نوبخت از خوشحالی ترامپ!
ایسنا گزارش داد: محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، به تازگی و در نشست خود با خبرنگاران، درباره اظهارات برخی از نمایندگان و افراد در خصوص ناامید کردن مردم گفته است:
«ما مردم فهیمی داریم، رسما فرد گردنکشی، رئیسجمهور آمریکا شده است. ما باید چه کنیم؟ آیا این نیست همه علاقهمندان نظام و کشور در برابر صفآرایی این ادم نباید در کنار هم باشیم؟ ما چه کسی را داریم؟ مگر به جز این است که نیروهای داخلی را داریم؟ ما باید کنار هم باشیم در خارج هم مردم به کسی رأی دادند که در داخل دادیم، این که بگوییم جلسه سران قوا نمایشی است و یا اقتصاد ما سیاه، داغان و شکسته است آیا ترامپ خوشحال نمیشود؟»[۳]
*آقای نوبخت کاملا درست میگوید و صحبت چندین ساله مقام معظم رهبری و برخی دلسوزان نظام را تکرار میکند که «سیاهنمایی» کار خوبی نیست و مردم ایران را دشمنشاد میکند.
اما محض اطلاع سخنگوی دولت بایستی اشاره کرد که مخاطب این صحبتها برخی مقامات بلندپایه دولت محترم هستند.
از آقای روحانی گرفته که جملات مشهور «خزانه خالیست» و «صندوقها خالی هستند»! منتسب به اوست تا اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور که اصراری مشخص بر شرایط اقتصادی «ته درّه» دارد.
جهانگیری تاکنون دو مرتبه در پیش و پس از اغتشاشات دیماه ۹۶، از ۲ تریبون عمومی اعلام کرده است که فضای اقتصادی کشور در ته درّه است! [۴]
اظهار نظر القاکنندهای که ارزیابیهای امنیتی میگوید بایستی نقش آن در بروز اغتشاشات دیماه ۹۶ و شکلگیری «اعتراض ظالمانه» علیه نظام اسلامی مورد بازبینی قرار گیرد.
غیر از جهانگیری، مسعود نیلی دستیار ویژه رئیسجمهور روحانی در امور اقتصادی هم چند مدتیست که بدون هیچ سند و مدرک قابل اثباتی از وجود «ابرچالش» در ایران صحبت میکند! [۵]
عبارت غلطی که البته گویا توسط ستاد جریان سیاسی خاص نیز خوب شنیده شده و آنها هم این روزها کراراً از این واژه خطرناک که نوستالژی کلمه «تقلّب» در سال ۸۸ است، استفاده میکنند بهنحوی که مشاهده شده است دو فعال اصلاحطلب در یک روز، در یک روزنامه و در دو موضوع متفاوت به این کلمه اشاره کردهاند! [۶]
البته پیشنهاد ما اینست که آقای نوبخت در مسئله خطرناک سیاهنمایی، اگر توانی دارند فقط به جرّاحی بدنه دولت بپردازند زیرا این بیماری وسعت بیشتری هم دارد و شقّ دیگر آنرا بایستی در ستاد اصلاحات و در میان چهرههای شاخص جریان سیاسی خاص که متأسفانه جملگی از دوستان سخنگوی دولت هستند، پیدا کرد...
شاهد مثال آنکه این جملات تماما توسط اعاظم اصلاحطلب و طی سالیان اخیر بیان شدهاند:
_تحریمها استخوان مردم را خرد کرده است.
_کشور در شرایط بن بست قرار دارد.
_ اقتصاد ایران غارت زده است.
_ دچار ابرچالش هستیم.
_ دچار ناکارآمدی هستیم.
_نظام به دلیل ناکارآمدی دچار بحران مشروعیت شده است.
_مردم بین شورش و خودکشی مخیّر شدهاند.
_ ایران در شاخصهای منفی از میانگین کشورهای همسایه نیز وضع بدتری دارد.
_ رکود در حال تبدیل شدن به بحران است و کارشناسان اقتصادی ۱۰۰ درصد منتظر رکود تورمی هستند.
_آشفتگیهای اقتصادی ناشی از تحریمها و سوء مدیریتها میتواند به مسائل اجتماعی و سیاسی هم دامن بزند.
ما قضاوت درباره این سیاهنماییها و بزرگنمایی مشکلات کشور را به مخاطبان واگذار میکنیم.
گفتنیست، نوبخت پیش از این نیز در اظهاراتی که مخاطب آن رئیسجمهور روحانی انگاشته شد، در اشاره خواسته یا ناخواسته به ماجرای «خزانه خالیست» گفته بود: چرا عدهای در داخل کشور میخواهند –به دشمن- گرا بدهند که منابع مالی کم داریم؟ ما منابع مالی داریم و با همان هم میتوانیم به توسعه کشور بپردازیم.[۷]
***
آیا توجه به «کالای ایرانی» هم قرار است بازیچه اصلاحطلبان شود!؟
آرمان گزارش داد: «محمد نعیمیپور»، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم درباره شعار امسال و تأکید بر مصرف کالای ایرانی گفته است: «این شعار مقدماتی را لازم دارد که اگر مقدمات آن فراهم نشود این شعار تحقق نمییابد. میتوان سازوکارهایی را تعیین کرد که مردم کالای ایرانی را به خارجی ترجیح دهند اما این کار به صورت دستوری انجام نخواهد شد «.
وی با اشاره به دوران جنگ تحمیلی عنوان کرد:
در آن زمان امام از مردم میخواستند برای دفاع از کشور به جبههها بروند؛ گرچه جوانان در آن دوران میتوانستند به زندگی عادی خود مشغول باشند اما برای حفظ سرزمین و فرمان امام، شهادت را در آغوش می گرفتند. هم اکنون هم اگر مردم اعتمادشان به مسئولان کشور بیشتر شود این توصیهها میتواند موثر واقع شده و به حل معضلات کشور هم کمک کند، در غیر اینصورت مشکلات باقی خواهند ماند.[۸]
*اینکه گفته شود مصرف کالای ایرانی در بین مردم ایران دچار چالش است چون اعتماد مردم به مسئولان کشور کم است؛ حرفی غلط و شاید مغرضانه است.
چه اینکه بایستی اشاره کرد اعتماد مردم به مسئولان کشور در منصههایی مثل شرکت در انتخاباتها، سپردن نقدینگیهای شخصی به بانکها، رعایت قوانین موضوعه کشور و اطمینان به قوه قضائیه جلوهگر میشود نه در مصارف اقتصادی شخصی!
به سخن دیگر اینکه اگرچه درخواست عقول منصف و مسئولان کشور از مردم برای توجه بیشتر به کالای ایرانی در یک مجرای حکومتی مطرح شده است اما میزان تحقق آن، تغییری در ضریب نمره سیاسی نظام اسلامی نمیدهد و کشور میتواند در بحث مصرف تولید داخلی دچار چالش باشد اما در عرصه سیاسی و اطمینان دوسویه مردم و نظام اسلامی به یکدیگر نیز دارای نمره بالا و مطلوب باشد.
نکتهای که در این میان خود را به ذهن متبادر میکند اینست که چرا بایستی از یک مقوله شخصی و مرتبط با سلایق خانوادههای ایرانی، توسط چهرههای جریان سیاسی خاص، دستمایه سیاستبازی ایجاد شود!؟
***